نوشته شده توسط : مهیار

 

رحمت

تو گلی یک گل باز

تو نگاهت همه راز

تو سرانجام منی

تو همان خورشیدی

تو پر از شقایقی

تو خود حقایقی

تو امیدی تو امید

ولی از من تونداری خبری

که در این حسرتگاه

پر دردم پر درد

تو همان ستاره ای

یک ستاره سهیل

تو همان پرنده ای

یک پرنده قشنگ

تو همان شعر منی

تو همان بیتی و من قافیه ام

تو ندایی تو ندا

تو پر از یکدلی و نور خدا

تو صبایی تو صبا

که از آن راه دراز آمده ای

تو صدای خوش یک آهنگی

تو همان جوی پر از خوبی و آبی رنگی

تو سرودی تو سرود

تو سرود عشقی

تو همان درخت پر از صداقت هستی

تو همان فرشته ای

تو همان یرمه چشمان منی

توهمان داغی دستان منی

تو همان وسوسه دلچسبی تو همان رنگ تبسم هستی

تو همان بارانی پس تو ای رحمت یا رب تعالی تو ببار

 



:: موضوعات مرتبط: رحمت , ,
:: بازدید از این مطلب : 433
|
امتیاز مطلب : 31
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : یک شنبه 3 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهیار

 

رنگ آسمان

شب است و آسمان همرنگ غم هاست

دل بیچاره ام تنهای تنهاست

دل بیچاره ام یاد تو کرده

مرا از عشق تو دیوانه کرده

من دیوانه از عشق تو مردم

ولی پی به نگاه تو نبردم

نمی دونم چرا یاد نگاهت

مرا اینگونه گم کرده به راهت

من از عشقت به یک دنیا رسیدم

به جز تو از هیچ کس خیری ندیدم

کسی جز تو برایم آشنا نیست

برای من دلش در تنگنا نیست

فدای تو شود دارو ندارم

تماعالم  و عمرم بهارم

 



:: موضوعات مرتبط: رنگ آسمان , ,
:: بازدید از این مطلب : 355
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : یک شنبه 3 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهیار

 

دلم تنگ است

دلم تنگ است ...

دلم تنگ است برای خنده هایت

دلم تنگ است برای چشم هایت

دلم تنگ است  دلم کرده هوایت

بکن جانم کمی او را رعایت دلم دیگر شده جانم سرایت

بیا ای نازنین جانم فدایت

تو را می خواهمت تا بی نهایت

نشو دلتنگ

نشو تنگ و این دل را نکن تنگ

که دل تنگی تو باشد مرا ننگ

چرا باید دل تو تنگ باشد

دلت با غصه ای همرنگ باشد

دلم همراه توست ای نازنینم

اگر چه فاصله

چندین  و چند فرسنگ باشد

 



:: موضوعات مرتبط: دلم تنگ است , ,
:: بازدید از این مطلب : 335
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : یک شنبه 3 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهیار

 

دل رسوا

درد این دل رسوا شده رو به کی بگم ؟

رسم روزگار نفرین شده رو به کی بگم؟

به کی بگم از این همه تنهایی و بی کس شدن

رنج این شبای غربت زده رو به کی بگم ؟

من می خوام تو را داشته باشم

جز تو من هیچی از هیشکی نمی خوام

اینو باید به کی بگم؟

شعر من با تو شنیدنی می شه

بیا که شعرای من قشنگترین شعرا بشه

تو صدای قلب من یا که شمارش نفس هامی

تو نوای ساز من یا که قشنگی هوس هامی

تو پر از صداقتی .توپر از یکدلی  و طهارتی

من پر از تیرگی ام .من پر از ندامتم

تو پر از خوبیها وتازگیها. من پر ازبدیها و حسای مات و کهنه ام



:: موضوعات مرتبط: دلم تنگ است , ,
:: بازدید از این مطلب : 312
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : یک شنبه 3 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهیار

 

خوشبختی

سالهاست منتظرم  منتظر یک نامه

سالهاست در به درم :در به در یک خانه

شده دیگر اینها برایم افسانه

دور نور شمع شده ام پروانه

می بینم خوشبختی را

ولی اما در خواب

در زمینی زیبا در هوایی شاداب

ازخدا می خواهم بدهد دوای تاب

بدهد قدری امید با کمی فردای ناب

می شناسی غم را ؟

غم همان نام من است

می شناسی نم را ؟

نم همان چشم من است

راستی اسم تو چیست ؟

اسم تو خوشبختی است ؟

اسم تو راز من است

اسم تو نوبختی  است

نمی شناسمت  اما شنیده ام اسمت را

بالخره دیدمت  می بینی قسمت را ؟

خوشحالم می بینمت دوست دارم من تو را

نکند گم کنم زبانم لال من تو را



:: موضوعات مرتبط: خوشبختی , ,
:: بازدید از این مطلب : 336
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : یک شنبه 3 بهمن 1388 | نظرات ()